شخصی بود که تمام زندگی اش را با عشق ومحبت پشت سر گذاشته بود و وقتی ازدنیا رفت همه می گفتند به بهشت رفته است .
آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت . در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود.
استقبال از او باتشریفات مناسب انجام نشد ، دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد.
در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هرکس به آنجا برسد می تواند وارد شود.
آن شخص وارد شد و آنجا ماند ، چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه پطرس قدیس را گرفت پطرس که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده است؟
ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت : آن شخص را که به دوزخ فرستاده اید آمده و کار و زندگی ما را به هم زده؟
از وقتی که رسیده نشسته و به حرفهای دیگران گوش می دهد.
در چشم هایشان نگاه می کند به درد و دلشان می رسد، حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت وگو می کنند
یکدیگر را در آغوش می کشند و می بوسند، دوزخ جای این کارهانیست.
بیایید و این مرد را پس بگیرید.
وقتی راوی قصه اش راتمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت: با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادیخودشیطان تو را به بهشت بازگرداند.
.

آدرس امام زمان

داستان کوتاه

قصه به پایان رسید

سی درس ارزشمند از رجینابرت

معنی زندگی چیست؟؟

داستان تاریخی بابک از زبان دکتر شجاع الدین شفا

گوسفندها مثل پلنگ ها ...

دوزخ ,بهشت ,رفت ,زندگی ,، ,مهربانی ,به بهشت ,به دوزخ ,او را ,را به ,در دوزخ

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

poonehplusp کـــل کـــل کوله پشتی دخترانه و زنانه اسین دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. بلاگی برای فایل ها istanbullastminutecheapticket گفتگو با خانواده و همرزمان شهداء دانلود رایگان جزوه و خلاصه کتاب به سوی ظهور برترین وبگاه تخصصی ویلاهای ایران و جهان